کُره، نه از شیشه
بلکه فراتر از شیشه ی درخشان
فراتر از شیشه ی شکننده
فراتر از شیشه ی کدر
من وهم کوتاهی هستم از باد
من گلم، اما گل هوا
ستاره ام، اما از آب دریا،
بازی زرین طبیعت،
افسانه ی سرگردان و رویای کوتاه،
قطره ام، اما پر شکوه تر
گل و لایم، اما خوشبخت تر
سرگردانم و جست و خیز کنان ...
من مجموعه ای از رنگ هایم
از برف ها و گل ها
از آب ها و هوا و آتش ها
پر نقش و نگار و جواهرنشان و زرین
من ... آه، من هیچ نیستم.
حباب
ریچارد کراشو
(نمونه ای از آثار دوره ی باروک)
وای چیقدر انتزاعی ی ی ی ی، انتزاعی دونم ترکید، ... ولی در کل خیلی خوبه که هر کسی تخیل خودشو در یک هنر نشون میده