تنها با پنج هزار تومان

مقدار خطاهایی که از هر انسانی سر می زند به لحاظ شدت و ضعف متناسب است با مقدار کاری که او در زندگی خود انجام می دهد. فقط کسانی که هیچ کاری نمی کنند مرتکب هیچ خطایی نمی شوند. این قاعده نه فقط در مورد افراد بلکه در مورد ملت ها و فرهنگ های قومی و گروه ها و نحله ها نیز صادق است. در کشور ما کسانی که در مباحث فلسفی تمام هنرشان این است که بگویند «من آنم که رستم بود پهلوان» بر فلسفه ی غرب خرده می گیرند که چنین و چنان است: ملت ها را استعمار کرده است، طبیعت را تخریب کرده است، اخلاق سنتی را به فساد کشانده است و انسان را بی هویت کرده است و ... جالب توجه اینکه این انتقادات امروزه در کشور ما بیشتر از ناحیه کسانی مطرح می شود که شیفته ی بنز ضد گلوله ی غرب اند، برای یک سردرد معمولی بیمارستانهای ممالک غربی را بر بیمارستانهای داخل کشور ترجیح می دهند، تعطیلاتشان را در ممالک غربی می گذرانند، سرمایه های کلانشان را در ممالک غربی ذخیره می کنند و فرزندانشان در دانشگاههای ممالک غربی درس می خوانند. باری فلسفه ی غرب مسأله ساز ترین فلسفه هایی است که در تاریخ پیدا شده است و با همین مسأله سازی توانسته است تمدن بشری را برساند به آنجا که رسانده است (و ما ایرانی ها در داخل کشور اگر ممالک غرب را از نزدیک ندیده باشیم حتی قدرت تصور رشد تمدن غرب را نداریم.)

صفحه ی236


در مرحله ی اول انسان می آموزد که خواستهای خود را با احکام عقل تطبیق دهد و نخواهد مگر آنچه را که عقل تجویز می کند. وقتی عقلانیت در درون انسان به لحاظ ذهنی رشد کرد، آنگاه تاثیر آن در رفتار او (مرحله ی برون ذهنی) بروز می کند. شناخت حقوق دیگران عالی ترین بخش این مرحله است و نشانه ی تکامل این شناخت، رفع تضاد از میان انسانهاست. اصلی ترین حوزه ی تکامل انسان حوزه ی دین است و کانت نام آن را دین عقلانی نهاده است. اصلی ترین حوزه ی تکامل انسان حوزه ی دین است و کانت نام آن را دین عقلانی نهاده است. در دین عقلانی یا در مرحله ی عقلانیت دین (به نام دین انسانی) پیروان ادیان گوناگون به جای تکفیر و نفی یکدیگر به درک و تایید یکدیگر می پردازند. این آغاز شناخت حقوق فردی است. وحدت نوع انسان، درک حقوق متقابل افراد، قبول تنوع و تکثر در باورها و عملکردها (پلورالیسم) و رفع تضاد و خصومت، تعطیل جنگ و تبدیل آن به گفتگو در صورت بروز اختلاف از نشانه های تکامل عقلانیت است که بتدریج در تاریخ فرا می رسند.

صفحه ی 240


مبانی اندیشه های فلسفی (فلسفه عمومی)

تألیف: منوچهر صانعی دره بیدی

انتشارات امیر کبیر


یک کتاب دیگه درباره فلسفه! گیر دادم الان به این موضوع :دی

با تشکر از بهناز برای امانت دادن کتاب.

و با تشکر از سایت انتشارات امیر کبیر که این کتاب رو به قیمت پنج هزار تومن (بله درست شنیدید!) برای فروش گذاشته، اون هم با ارسال رایگان! و من امروز در اوج ناباوری خریدمش و منتظرم که به دستم برسه!! به امید ارزون شدن کتاب. شب بخیر

من

 

نظرات 11 + ارسال نظر
بهمن چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 01:19 ق.ظ

شب و روزت بخیرررر .. خخخخخخخ

بهمن چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 12:24 ب.ظ

دیشب از بس خوابم می یومد داشتم هلاک می شدم سریع یه نگاه کردم و فقط اون شب بخیر آخرش خیلی بدرم خورد چون کمک کرد جیک ثانیه خوابم ببره .. بعد از ظهر میام مطلب این پست رو درست می خونم

بهمن چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 04:24 ب.ظ

غرب خیلی بهتر از ایناست ولی ضعف های بسیار بزرگی هم داره .. یکیش اینه که انسانیتی رو که تعریف کرده بر پایه مادیات و رفاه استوار شده .. اگر به هر دلیلی این رفاه و این مادیات فعلی کاسته بشه ، در همان غرب خواهیم دید که از انسانیت خیلی از غربی ها هم کاسته خواهد شد اگر چه غربیانی نیز هستند که مادیات و رفاه مالی براشون اهمیت نداره و یا در اولویت های چندم هست و این گروه حداقلی هستند که بیشتر از بقیه مراحل رشد و تکامل رو طی کردند

غرب به این نتیجه رسیده که اکثریت آدمها وقتی پیشرفت می کنن و استعداد هاشون شکوفا میشه که نیازهای اولیه ی زندگی شون تامین باشه. چون تنها در اون صورته که می تونن دغدغه ی فکری نداشته باشن و با خیال راحت وقتشون و انرژی شون رو صرف کاری که بهش علاقه دارن بکنن و در اون پیشرفت کنن. یکی از این نیاز های اولیه نیاز مالیه. غرب این مسئله رو پذیرفته و سعی می کنه این نیاز رو در اولویت قرار بده و تامینش کنه. اون دسته از آدمهایی که می گن میشه تو خم زندگی کرد و خوش بود در اقلیت هستن و این طرز فکر هرگز همه گیر و جهانی نمیشه. اون دسته از آدمهایی هم که فقط به فکر مادیات هستن هم در اقلیت هستن و هیج وقت به عنوان عموم جامعه در موردشون بحث نمیشه. منتها تو کشورهای جهان سومی همه یا جز دسته ی اول حساب میشن یا دسته ی دوم. چون انقدر طعم فقر رو چشیدن که یا ترجیح میدن به جای تلاش تو خم زندگی کنن و به خودشون بقبولونن که میشه اینطوری هم لذت برد یا حاضرن همه چیزشون رو فدای پول کنن چون نداشتن پول تبدیلشون کرده به آدمهای حریص. تو یک جامعه ی نرمال که نیازهای اولیه ی مردمش تامین شده باشه آدمها خیلی معمولی زندگی می کنن و جز هیچکدوم از این دو دسته قرار نمی گیرن.

بهمن چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 11:21 ب.ظ

باید دید تعریف پیشرفت چیه .. این که یه عده آدم تحصیل کرده و دانشمند که رفاهشون به طور کامل تامین شده و بدور از مشکلات مادی می شینند و انواع و اقسام سلاح های کشتار جمعی رو طراحی و تولید می کنند آیا پیشرفت حساب میشه ؟ .. این که وقتی یه زلزله یا سیل مهیب توی غرب اتفاق می افته و بعد از اون مشاهده می کنیم که همون مردم با کلاس غربی حمله می کنند به فروشگاه هایی که هنوز سالم موندند و اون فروشگاه ها رو غارت می کنند آیا پیشرفت محسوب میشه ؟

بهمن چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 11:28 ب.ظ

غرب به قول شما داره تلاش می کنه نیازهای مالی رو مرتفع بکنه ولی در کل تاریخ بشریت قوانین دنیا نشون دادند که هیچ کسی تا حالا نتونسته کاری کنه جامعه ای بوجود بیاد که هیچوقت با مشکلات مالی مواجه نشه .. مشکلات مالی و رفاهی جزء جدا نشدنی زندگی بشر هست .. وجود یک اقلیت نمی تونه دلیلی بر صحت افکار و اعمال یک اکثریت باشه .. این همه اتفاقات ناگوار که هر روز شاهدش هستیم نشاندهنده این هست که اکثریت مردم هنوز عقل درست حسابی ندارند وگرنه بعد از هزاران سال می تونستند مانع بروز این مشکلات بشند

بهمن چهارشنبه 1 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 11:40 ب.ظ

یکی از اقوام به آلمان پناهنده شده بود .. می گفت ما خیلی تعجب کرده بودیم که چرا آلمانی ها در کمپ ، همه نوع امکاناتی در اختیار ما قرار می دادند .. همه نوع وسیله خونه و انواع خدمات دیگه مثل گردش هفتگی در شهر با اتوبوس های مخصوص توریست ها و ... ، ادامه داد و گفت یه روز از یکی از مسئولین آلمانی علت این رسیدگی فراوان رو سوال کردم ، اون مسئول هم گفت اگه ما امکانات و رفاه در اختیار شما قرار ندیم ، شما به فکر دزدی و جرم های دیگه می افتید .......... در نگاه اول به نظر می رسه اون آلمانی حرف بجایی گفته و به نکته جالبی اشاره کرده ولی اگر روش فکر کنیم خواهیم دید که این نوع حرکات در اصل هیچ تاثیر مثبتی روی شئور افراد نمی ذاره .. فردی هم که شئورش رشد نکرد ، با بروز هر نوع مشکل مالی و رفاهی دیگه نه انسانیت حالیش میشه و نه متشخص بودن

بهمن پنج‌شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 12:09 ق.ظ

چند وقت پیش یکی از جامعه شناسان به مردم دنیا هشدار داده بود که اگر بیدار نشند ، در آینده نزدیک ربات های ساخته شده توسط بشر ، زندگی بشر رو نابود خواهند کرد .. ربات هایی که توسط دانشمندان و مرفهینی طراحی و ساخته میشند که فاقد هر گونه شئور لازمه انسانیت هستند .. بنابر این باید سعی کنیم به تعریف اصلی پیشرفت دقت کافی داشته باشیم

اخه شما دارید غرب رو با یک جامعه ی ایده آل مقایسه می کنید. ولی بحث من سر مقایسه ی غرب و جهان سومه. در مقایسه با یک جامعه ی ایده آل غربی ها شعور کافی ندارن و اون مثال هایی که گفتید به جاست. اما اگه با مردم جهان سوم مقایسه کنیم خیلی هم با شعورند.
درباره ی اشکالاتی هم که به تعریف پیشرفت گرفتید توصیه می کنم یه بار دیگه این پست رو بخونید. غرب لا اقل یه کاری انجام میده، یه تلاشی می کنه، حالا شاید تو یه سری مسائل به اون معنی که تو ذهن شماست پیشرفت نکنه ولی لا اقل مثل جهان سومی ها دست رو دست نمیذاره و مدام پیشرفت کم و بیش دیگران و زیر سوال نمیبره.

بهمن پنج‌شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 12:54 ق.ظ

البته همینطوره .. اتفاقا در ابتدای کامنت سوم این پست منم اشاره کردم به: " غرب خیلی بهتر از ایناست ( منظور جهان سومی هاست ) "

بهمن دوشنبه 6 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 09:01 ق.ظ

آورین .. آورین

پرستو دوشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 07:07 ق.ظ http://parvaz87.persianblog.ir

این اسم انتشارات خیلی واجب بود ثبت شدنش هااا ! حالا رسید به دستت ؟
مطلب هم درست و منطقی و اینا دیگه حرفی نمی مونه :)

آرههههههههههههههههه رسید! یعنی ذوقمرگم من! هی نیگاش می کنم نیشم باز میشه :دی

تنها آزاد جمعه 24 بهمن‌ماه سال 1393 ساعت 07:41 ب.ظ http://freealone.blogfa.com

سلام
شب بر تو زیبا.
حالا که درگیر و دار فلسفه ای کتاب اوهام (ریچارد باخ) هم ارزش خوانده شدن دارد.

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد