هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشـــق ...

بخش اول – باربارا فردریکسون نویسنده کتاب « راهنمای عشق»، عنوان می کند که از نظر علمی می توان ثابت کرد برداشتی که از عشق در دنیای معاصر وجود دارد درست نیست. از نظر محقق « عواطف مثبت» در دانشگاه کارولاینا، عشق، دلبستن به یک معشوق ابدی و ازلی نیست. از نظر او عشق جرقه های کوچک و لطیف عاطفی بین همه انسانها است. 

از نظر خانم فردریکسون عشقی که تاکنون در اذهان و عواطف بشر نقش بسته است باعث سرخوردگی و تنهایی بیشتر بشر شده است. او عشق را محدود به یک نیاز و میل عاطفی شورانگیز به فرد مشخصی نمی سازد. عشق قرار نیست دائمی و برای همیشه در یک زندگی زناشویی گنجیده شود. از نظر او عشق حتی پیوند گسست ناپذیر فامیلی هم نیست.

تعریفی که او از عشق ارائه می دهد فقط در محدوده یک تماس روحی مثبت مفهوم پیدا می کند. عشق از دید او موج قوی احساسات دوست داشتنی است که می تواند در طول روز در برخورد با هر انسانی جلوه گر شود. بنا بر این شما می توانید این لحظات خاص و عزیز را با شریک زندگی تان یا فرزندان و دوستان تان تجربه کنید. بر اساس تعریف روانشناس امریکایی،  شما می توانید حتی برای لحظاتی کوتاه عاشق یک رهگذر، فروشنده مغازه، راننده اتوبوس، همکار و حتی یک غریبه باشید.

خانم فردریکسون ترانه معروف لوئی ارمسترانگ It’s a Wonderful World را به خاطرمان می آورد که می خواند:« می بینم که دوستان دست همدیگر را می فشارند و احوال همدیگر را می پرسند/ آنها در حقیقت  به هم می گویند دوستت دارم.»

نظرات غیرمعمول محقق امریکایی می تواند از یک نقطه نظر جالب باشد و آن اینکه چرا با وجود تعریف ناب و خاصی که در تمام فرهنگها از عشق وجود دارد، تنهایی با هیبت هر چه عظیم تر سایه خود را بر روی جوامع معاصر انداخته است؟

او برای ارائه تعریف جدید خودش از عشق با دقت بیشتری به روند کمرنگ شدن روابط بین آدمها و تلاش نافرجام برای یافتن یک عشق ثابت می پردازد و بویژه بر روی تنهایی و افسردگی بیش از پیش بشر اشاره می کند.

 در سنجشی که توسط General Social Survey polled گرفته شده است هر امریکایی در سال ۱۹۸۵ سه دوست قابل اعتماد و اتکا داشته است ولی در آماری که تقریبا ۲۰ سال بعد  گردآوری شده، میانگین تعداد دوستان صمیمی به صفر رسیده است. 

به گفته متخصص « تنهایی» در دانشگاه شیکاگو John Cacioppo 20 درصد امریکایی ها ( حدود ۶۰ میلیون نفر) در حال حاضر تنها زندگی می کنند. این آمار در بین افراد مسن بیش از ۳۵ درصد جمعیت شان را در بر می گیرد. همزمان با آن، درصد افسردگی نیز به نقل از کتابی که مارتین اسلیمن نوشته است نسبت به نیم قرن اخیر ۱۰ برابر شده است. آمار مرکز پیشگیری بیماری ها در امریکا  نشان دهنده این واقعیت است که ۱۰ درصد کل جمعیت امریکا از افسردگی رنج می برند.

در سطح بین المللی نیز ماجرای تنهایی و افسردگی تفاوت چندانی ندارد. در نظر سنجی آمار جهانی، در روز والنتاین سال گذشته، نیمی از زوج ها ابراز کرده اند که دلیل خرسندی شان، شریک زندگی شان است و در یک آمار محدودتر، عنوان شده است که نیمی از افراد مجرد اقرار کردند که زندگی شادتری نصیب شان می شد اگر عشق، به زندگی شان راه می یافت.

از دید خانم فردریکسون، آمار افزایش تنهایی و افسردگی حکایت از سقوط یک تعریف جهانی از عشق دارد، عشقی که آرزو و ایده ال هایش بر بنای غلط گذاشته شده بود. به نظر او تاکید بیش از حد بر روی عشق رمانتیک و غبرواقعی که فقط قرار است با یک نفر دیگر سهیم شویم باعث شده است که بشر روی زمین نتواند از عشق به مفهوم کلی که همیشه خالق شادی و تندرستی بوده است بهره ببرد و روز به روز منزوی تر و عشق مورد نظرش دست نیافتنی تر گردد.

ID-100133999

محقق امریکایی تصریح می کند که « رابطه عاشقانه و تبادلِ عواطفِ عاشقانه ایی که امیدوارم در مردم ایجاد کنم بر این واقعیت استوار است که همه آدم های طلاق گرفته، بیوه شده و تنها، لازم نیست به یک عشق کامل و رمانتیک دسترسی داشته باشند تا شاد و سلامتباشند. من امیدوارم این احساس را منتقل کنم  که به جای یک عشق کلیشه ایی، افراد می توانند لحظات صمیمی عاشقانه زیادی را تجربه کنند که زندگی شان را سرشار از طراوت و فرخندگی بکند.

خانم باربارا فردریکسون برای اثبات تعریف خودش از عشق و رو در رو قرار دادن آن با تعریف کلی و غلطی که از عشق در فرهنگ عمومی بشر وجود دارد، تلاش می کند تا پدیده عشق را از نظر فیزیکی و حتی شیمیایی تشریح کند.


 ادامه ی مطلب در ادامه ی مطلب! 

منبع: مرد روز 

بخش دوم- در قسمت اول مقاله، دکتر روانشناس خانم باربارا فردریکسون دلائلی را برشمرد که نشان می دهد تعریف سنتی عشق و عاشقی در فرهنگ عمومی جهان، تاکنون نتوانسته است از افزایش تنهایی و افسردگی بشر بکاهد. از دید او، عشق ابدی و ازلی که همه می شناسیم و ناکامی در دستیابی به آن، به کاهش شادی و سلامت بشر منجر می گردد. تعریفی که وی از عشق ارائه می دهد جلال و جبروتی ندارد و شعله های همیشه سرکش و شورانگیز ندارد.عشقی که او از ان حرف می زند دست یافتنی است و پاداش های کوچک و مداومی را برای سلامتی روحی انسانها تهیه می کند.

از دید نویسنده « راهنمای عشق»، هرنوع احساس، ترکیبی از فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی است و عاشق شدن نیز یکی از آن احساسات است. محقق امریکایی برای پایین آوردن عظمت عشق های افسانه ایی و تبدیل آنها به عشق های دست یافتنی و جذبه های لحظه ایی، به معرفی سه عنصری می پردازد که در درون بدن یک عاشق یافت می شود.

مغز آدم عاشق قادر است عین آینه عمل کند و انعکاس مشابه و همذاتی باشد با هر احساسی که معشوق از خود بروز می دهد. آغازگر تحقیقات در این زمینه محقق دانشگاه پرینستون Uri Hasson بوده است که توانست از طریق اسکن کردن مغز انسانها، قادر به ردیابی فعل و انفعالات شیمیایی مغز در حین رویارویی با احساسات عاطفی باشد.

تحقیقات وی نشان داه است که مغز دو انسانی که برای هم جذاب هستند راحت تر با هم مکالمه خواهند داشت. حتی در مواردی دیده شده است که دو مغز انسانی که برای همدیگر جالب هستند گاهی از هم سبقت می گیرند و آنقدر شنونده خوبی خواهند شد که می توانند افکار و احساسات فرد مقابل را حدس بزنند. به عبارتی مغزشان تقریبا عین آینه، از دیگری تقلید می کند. این هماهنگی ایجاد شده توسط عصب هایی که عین آینه عمل می کنند به قول دکتر فردریکسون همان «جرقه های کوچک و لطیف عاطفی بین انسانها است.

هورمون شیمیایی اکسیتاسین که معروف به هورمون عشق و نوازش و اعتماد است در حقیقت تدارک دهنده همراهی و همدلی دو مغزی می شود که تماس شان راحت و دوست داشتنی است و به نوعی آتش بیار معرکه در دو نفری که به هم علاقه دارند می شود. چشم دوختن به همدیگر، لبخند و تماس فیزیکی نظیر نوازش و در آغوش کشیدن که توسط هورمون مزبور میدان داده می شود در ادامه باعث تولید بیشتر همان هورمون می گردد و در نتیجه، بازتولید اعتماد و جذابیت هر چه بیشتر را بین دو نفر ایجاد می کند. اتفاقی که خانم فردریکسون از آنها نیز به عنوان جرقه های کوچک عاشقانه یاد می کند.

سومین عنصر عاطفی که در ایجاد حس عاشقانه و احساس مطبوعی که از دیدن و بودن دو نفر در کنار هم پیدا می شود « عصب های سرگردان» به گفته دکتر فردریکسون تنظیم کننده نحوه لبخند زدن ها، چشم دوختن ها، نقشی که بر صورت آدمها در طی همنشینی با فرد مورد علاقه می نشیند و حتی کنترل ضربان قلب را بر عهده دارند. کنترل ظریفی که به دو نفر کمک خواهد کرد احساس نشاط، همسانی و همخویی بیشتری بین خود تهیه ببینند.

تاکید نویسنده امریکایی بر این سه عامل فیزیکی و شیمیایی به این دلیل است تا نشان دهد هر لحظه و در طی رفتار و واکنش با هر پدیده ایی، مغز و عصب و فیزیک عمومی انسانها در حال فعل و انفعال هستند تا یک نگاه، یک لبخند، یک همفکری و یک حس اشنایی و اعتماد را در طول روز به یک عمل عاشقانه تبدیل کنند.

بدین ترتیب، انسانها طبق تئوریِ روانشناس امریکایی، عملا ساخته شده اند تا هر لحظه به کمک امکانات فیزیکی و شیمیایی آماده یک بده بستان زیبای عاشقانه با هر فرد و دیده ایی که برای شان به هر دلیلی مطبوع است داشته باشند. به همین دلیل است که باربارا فردریکسون با عشق بزرگ و افسانه ایی ولی تنگ نظرانه و مجنون وار میانه خوبی ندارد و آن را مطابق با ابزار و وسائلی که در اختیار بدن ما قرار داده شده است نمی داند.

در جستجوی یک نفر خاص، یک تکیه گاه همیشگی، یک منبع عواطف و شور عاشقانه بودن، نه تنها با فیزیک ما همخوانی ندارد بلکه در عمل پس از صرف هزینه های عاطفی بسیار یا دست نیافتنی هستند یا اگر خوش شانس باشیم وآن را به دست آوریم بدون شک نخواهند توانست تا آخر عمر، تضمین کننده عاطفه شورانگیز زندگی باشند.

عشق جدیدی که روانشناس امریکایی تعریف و تبلیغ می کند یک حس دلباز است که توقعات عشق های رمانتیک و بی نظیر را در خود ندارد. دیگر لازم نیست آدمها همه شادی و هویت و استقلال و آرمان های شان و حتی سلامت روحی و روانی شان به این محدود باشد که یک نفر خاص، یک معشوقه همدل و هم روح پیدا کنند و بدون پیدا کردن انها زندگی معنا نخواهد داشت.

باربارا فردریکسون بر روی مهربانی و محبت بی شائبه به همه انسانها تکیه می کند و معتقد است که عشق « جرقه های کوچک و لطیف عاطفی بین انسانها است.»

نظرات 2 + ارسال نظر
saeed دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 02:00 ب.ظ http://www.saeedproject.com

ایول

مرسی از مطالب خوبتون


لایک

زریا پنج‌شنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:37 ق.ظ http://1konj.persianblog.ir/

مطلب جالبی بود
حالا فک کن توی عشق شرقی با این ادبیات غنی با این شعرها و داستان های عاشقانه چقد آدم ها ناکام میمونن

واقعا!! واسه همینه همه افسرده ن اینجا!! :|

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد