ــ پدربزرگ٬ آدمها ما را می کِشند ... ما را می کُشند و همه جای ما را می خورند ... اما خرها را نه می کُشند ... و نه هیچ جایشان را می خورند ... یعنی واقعآ آنها خوردنی نیستند؟ چرا اینهمه اختلاف ...؟!
ــ پسرم ... آنها به «مزرعه دارها» سواری می دهند ... پس زنده می مانند. یادت باشد ... راز زنده ماندن در مزرعه این است ...
قسمت نوزدهم
کتاب: من گوساله ام/ بزرگمهر حسین پور
به علت کمیک استریپ بودن این کتاب قادر به نوشتن تکه های دوست داشتنی ش نبودم٬ خودتون کتاب را تهیه فرموده مطالعه نموده کیف کنید! با تشکر از پرستو برای معرفی کتاب :)
من
Eee
چه زود گرفتیش !
خواهش میشه