با شتاب٬ سرگرم و گرفتار دور شدن از خویشتنیم

همه چیز٬ بدل: نگاه ... نگاه ... من خجلم که به چشمانت که عاشق درمانده ی آنها هستم٬ عاشقانه نگاه کنم؛ چرا که چندی پیش٬ در کوه٬ پسر بچه یی را دیدم که نگاهی بسیار عاشق تر از نگاه من داشت٬ و به دختری٬ با همان نگاه٬ می نگریست و از عشق بی پایان خویش به او٬ زیبا و به زمزمه سخن می گفت٬ چندان که دخترک٬ سرانجام٬ دل سوخته گفت :«علیرغم جمیع دشواری ها٬ من٬ زیستن با تو و تمامی مشتقاتش را می پذیرم. پس چرا به جای عاشقانه و پنهان کارانه نگاه کردن٬ زندگی مشترک عاشقانه یی را آغاز نکنیم؟» و پسرک٬ چنان گریخت که گویی از جهنم مسلم می گریزد.

صفحه ی۷۳


هیچ عصری نیست که عصر عاشقان صادق نباشد. فقط تعدادشان کم است٬ که همیشه ی خدا کم بوده است٬ و همین قلت عاشقانه زیستن است که به عشق٬ شکوهی تا این حد عظیم بخشیده است.

صفحه ی ۷۴


عشق محصول ترس از تنها ماندن نیست.

عشق٬ فرزند اضطراب نیست.

عشق٬ آویختن بارانی به نخستین میخی که دست مان به آن می رسد نیست.

صفحه ی۸۶


جای عشق کجاست؟ در ذره ذره ی حضور. عشق به تو٬ به وطن٬ به انسان٬ به اعتقاد. به آرامی یاد می گیریم که این چهار عشق را به وحدت برسانیم. خلوص٬ گوهر کمیاب عصر ما. همان درس های کودکانه ی ساده لوحانه. چاره یی نیست. جایی نیست که زندگی باشد و عشق نباشد. در استکان های چای. در گلدان در انتظار گل. آنجا که از عشق خبری نیست از زندگی هم نیست.

صفحه ی ۹۸


مگر چقدر وقت داریم؟ یک قطره ییم که می چکیم ــ در تن کویر ــ و تمام می شویم.

صفحه ی ۱۰۲


دیگر مادربزرگها را دارند در نوانخانه ها و خانه های سالمندان قتل عام می کنند.

صفحه ی ۱۰۴


دور شدن از خویشتن خویش. این مصیبت است. و مصیبت بزرگتر این است که قبول نکنیم که با شتاب٬ سرگرم و گرفتار دور شدن از خویشتنیم. این دیگر مصیبت عظماست.

صفحه ی ۱۰۸


برای رسیدن به اوج از من بال و پر جادو نخواه!

صفحه ی ۱۱۱


و بنویسیم که این همه پرنده را که در قفس انداخته اند به یک باغ وحش بزرگ جنگلی ببرند و رها کنند و نشان بدهند که واقعا طرفدار آزادی هستند. می خواهیم چه کنیم که از شکنجه دیدن جانداران٬ لذت ببریم؟ می خواهیم چه کنیم زیبایی ها را در زندان ببینیم؟

صفحه ی ۱۱۳


می دانی؟ صبح زود٬ عطر غریبی دارد؛ عطری که در انتهای صبح زود تمام می شود و هرگز به مشام آنها که تا کمرکش ظهر می خوابند نمی رسد.

صفحه ی ۱۱۴


مهم نیست. همیشه شبه عشق در کنار عشق بوده است. شبه صداقت در کنار صداقت؛ اما هرگز از رونق بازار عشق و صداقت چیزی کاسته نشده است. تو عاشق صادق باش و بمان٬ دنیا را به حال خود بگذار!

صفحه ی ۱۱۷


پس انداز٬ یعنی داشتن. داشتن٬ خوشبختی نمی آورد٬ درست همانطور که نداشتن. ثروت٬ آسایش نمی آورد٬ درست همانطور که فقر. شادی را باید بیرون خطه ی داشتن و نداشتن جستجو کرد.

صفحه ی ۱۲۵


عشق خوب دیدن است. خوب چشیدن؛ خوب بوییدن؛ خوب زمزمه کردن؛ و خوب لمس کردن. عشق٬ مجموعه یی از تجربه های زنده ی دائمی طاهرانه است؛ و این همه٬ نه فقط تعریف عشق است٬ که تعریف زندگی هم هست٬ و از اینجاست که حس می کنی عشق و زندگی٬ یک مسئله بیش نیست؛ و عجیب است که هنر هم چیزی جز همین ها نیست. هنر٬ عشق٬ و زندگی٬ یک چیز است به سه صورت٬ یا٬ حتی٬ یه یک صورت: دوام دلخواه بی زمان.

صفحه ی ۱۳۰


عشق٬ امری یکباره است٬ لذت بردن٬‌ امری تکرارپذیر. هرگاه شاعری را یافتی که می گفت: «در زندگی خود٬ دوبار عاشق شده ام»٬ بدان که هرگز عاشق نشده است.

صفحه ی ۱۵۰


فرش٬ مظهر صبوری ماست؛ صبوری ملتی که هرگز تسلیم نمی شود٬ و هرگز به بد٬ رضا نمی دهد. فرش٬ فقط زیبایی نیست٬ فلسفه ی مقاومت خاموش و چند هزار ساله ی یک ملت است ــ همراه با زمزمه یی ملایم٬ که خاموشی را تعریف می کند.

صفحه ی ۱۵۹


می گویم: عسل! کودک منشی هایت را دوست دارم؛ به شرط آنکه در هفتاد سالگی هم سهمی از وجودت کودک باقی بماند.

ــ پسر جان! در هفتاد سالگی که هر آدمیزادی٬ طبیعتا٬ به کودکی های خویش باز می گردد و کودکی تمام عیار می شود.

صفحه ی ۱۶۵


مجنون! رسیدن قیمتی دارد که باید داد. خوشبخت شدن٬ بهای سنگینی دارد. نپرداخته چطور می خواهی به چنگش بیاوری؟

خوشبختی٬ جنس قسطی نیست پسر! خوشبختی را نقد نقد معامله می کنند ــ با سکه های اراده٬ ایمان٬  کار٬ عشق ...

صفحه ی۱۶۷


ایمان٬ باور قلبی ست٬ اعتقاد٬ ماحصل تفکر و تحلیل.

صفحه ی ۱۶۹


می دانست نگفتن٬ همان دروغ گفتن است ــ قدری کثیف تر.

صفحه ی ۱۷۱

ادامه دارد ...

کتاب: یک عاشقانه ی آرام/ نویسنده: نادر ابراهیمی
نظرات 2 + ارسال نظر
بوقلمون چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:44 ب.ظ

مگر این پسرک بوقلمون بود که گریخت! ها!؟

این روزها همه ی اجناس مذکر بوقلمون می باشند٬ حق هم دارند!!

M جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:16 ق.ظ http://www.nudnik.blogfa.com

وبلاگتون فوق العادست ...
من هرچند روز یه بار حتما بهش سر میزنم ...
بهتون تبریک میگم ...
کارتون عالیه ...
موفق باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد