بعد از گوش کردن این آهنگ میشه به این فکر کرد که تا حالا چند بار کشته شدیم؟! و از اون مهم تر تا حالا چند نفر رو کشتیم؟! مثل پروانه ای در مُشت، چه آسون میشه ... ...
من
خیره به کیکی که هیچ کس اشتهای خوردنش را ندارد
بیست و چهار شمعی را می شمارم که هرگز روشن نبوده اند
و آرزوهای رنگ باخته ام را فوت می کنم
تولدم مبارک!
من
پی نوشت:
ای هفت سالگی
ای لحظه ی شگفت عزیمت
بعد از تو هرچه رفت
در انبوهی از جنون و جهالت رفت
فروغ